تو هر غروب و شب و هر سحر دعاي مني
که آرزوي تمام دقيقه هاي مني
در آسمانت نگاهت کبوتري جلدم
که در هواي توام تا تو در هواي مني
هميشه پشت و پناهي به دردهاي دلم
هميشه مرهم هر زخمي و دواي مني
من آن مسافر قايق شکسته ام اما
به عرش ميرسم آنجا که ناخداي مني
شبيه غنچه به دستت دخيل ميبندم
که آفتاب جهانم گره گشاي مني
فاطمه معصومي
از مجموعه مهريماه
درباره این سایت